نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: بی اعتنایی و رفتار نامزد

1496
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34348
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    8
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    بی اعتنایی و رفتار نامزد

    من دختری 28 ساله و نامزدم 27ساله ست ما تازه شش ماهه که نامزدیم.و از دو شهر متفاوت به فاصله چهارده ساعت راهیم.ما تو خانواده مون رسم به نامزدی داریم و بعد عقد و عروسی با هم میگیریم.اما اونا رسمشون بر عقده و بعد عروسی جداست.خلاصه این اولین عیدمون بود.قبلا بهم گفته بود که هفته اول عید نمیتونه پیشم باشه و عذرخواهی کرده بود اما قرار بود هفته دوم عید بیاد و یک هفته بمونه.(اینجا یه سوییت مستقل با بهترین امکانات و پذیرایی در اختیارش گذاشتیم)اما یهو زیر قولش زد و با خواهر و شوهر خواهرش رفت مسافرت.به من گفت تو رو دربایستی قبول کرده چون اگر همراهشون کسی نمیرفت اونا هم نمیرفتن و گویا خانواده ش بهش اصرار کردن که باهاشون بره.من خیلی خیلی بهم برخورد واقعا اذیت شدم.چون نه تنها عید اولمون بود و رسم بود بیاد بلکه برا روز زن هم با اینکه هدیه شو قبلا داده بود اما دیدنم نیومده بود.با خودم گفتم واقعا مادر و خواهراش بهش نگفتن زشته خونه نامزدت نری و به جاش بری سفر!!از اونا هم خیلی ناراحت شدم.فقط گریه میکردم.نامزدم رو تهدید کردم که بلیط بگیره بیاد وگرنه باهاش به هم میزنم.نامزدم التماس کرد که خجالت میکشه بهشون بگه و ول کنه بیاد و همه جوره عذرخواهی کرد و با گریه و التماس و زنگ های پی در پی خواست ترکش نکنم.اما من سر حرفم وایسادم و چون نیومد فقط به عنوان اخرین اقدام با مادرش تماس گرفتم و گفتم پسرتون قرار بوده دو روز پیش اینجا باشه ولی نیومده میخاستم ببینم اتفاقی افتاده؟که مادرش گفت اره طفلک پسرم خیلی عصبانی بوده پونزده میلیون پول داده یه دستگاه از اصفهان خریده حالا دستگاهه خراب از کار در اومده پولشم دست طرفه و دیده خواهرش داره میره اصفهان اونم همراهشون رفته طرف رو پیدا کنه.به مادرش گفتم پسرتون گفته بعد سیزدهم میاد خونه ما! مادرش زن خوبیه ..شرمنده شد و گفت نه اون موقع که دیره بهش زنگ بزن.ازش خواستم خودش زنگ بزنه.با اینکه مادرش هم بهش زنگ زد نامزدم نیومد که بیاد.من به شدت عصبانی هستم و حالم بده.
    از طرفی ناراحتم به خاطر اینکه چرا راجع به دستگاه به من نگفته و برا من دلیل دیگه ای برا سفرشون اورد؟
    خودش میگه مامانم برا اینکه تو ناراحت نشی دلیل پول دستگاه رو گفته وگرنه من به خاطر خجالت نتونستم ولشون کنم بیام.اما من حس میکنم دلیل اصلیش یا پول دستگاهه یا چیز دیگه.
    از طرف دیگه اگر واقعا به خاطر خجالتش حاضر نشده بیاد باز هم مشکل من اینه که اون خواهرش رو به منی که قراره همسرش بشم ترجیح داده و از اون خجالت میکشه اما از من و خانواده م نه.
    خیلی عصبی هستم با اینکه کلی خواهش و تمنا کرد که این دفعه رو بگذرم و جور دیگه جبران میکنه من نتونستم ببخشمش و به هم زدم.
    میخوام بدونم ایا حساسیت من بیش از حد بوده و برخوردم شدید بوده یا به جا بوده؟
    من این فرد رو به شدت دوست دارم اما نتونستم از کارش بگذرم.این عید همه ش خون گریه کردم.واقعا باید تو این موقعیت چیکار میکردم.کارش قابل بخشش بوده؟خیلی عذاب میکشم.میدونم اون باز دنبال عذرخواهیه.آیا باید ببخشمش و بهش فرصت بدم یا واقعا جدا شم.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19861
    نوشته ها
    529
    تشکـر
    412
    تشکر شده 505 بار در 291 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : عید اول بعد از نامزدی بی اعتنایی و رفتار عجیب مرد

    سلام درسته باید میومد پیش شما اگه رسمم نبود بازم یه مرد باید حتما عید رو پیش خانومش باشه شما حق داری
    ولی خب پیش اومد!!!
    چرا انقدر سختش میکنید ؟؟؟
    ببینید اگه نامزدتون از اون ادمایی نیست که به هر بهونه شمارو ول کنه و پیشتون نیاد درسته حق باشماست
    ولی اگه همیشه برای اومدن پیش شما با کله میومده و الان واقعا درگیر بوده شما نباید انقدر پافشاری و تهدید کنی!!!!
    یکم درکش کن،شاید الان تهدیدات جواب بده ولی بعدا جواب تهدیدات خواهش و التماس نیست جوابش پرخاشگریه!!!
    درکش کن و دعوارو تموم کن ، و جور دیگه بسنجش ببین این بهانه ها زیاد براش پیش میاد یا اینبار واقعا مجبور بود..

    انقدر زندگی سخت نگیرید به شوهرتون احترام بزارید اگر می خواید کاری رو انجام بده با لطافت ازش بخواید نه قلدری و تهدید!
    از دید یه مرد دارم مگم بهتون
    امضای ایشان
    کسانی که در خود احساس حقارت می کنند
    به دیگران رحم می کنند
    اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند!
    یعنی درد می کشند و می خواهند با دیگران هم دردی کنند.
    کسانی که با دیگران همدردی می کنند به دلیل دردمند بودن خودشان است.

    فریدریش نیچه

  3. کاربران زیر از صابیر بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : بی اعتنایی و رفتار نامزد


    دوران نامزدی مرحله شیرینی است، که بعد از خواستگاری و آن استرس های بله برون و شیرینی خوران و … باید روزهای خوشی در انتظار زوج باشد. بعضی ها برای این دوره توصیه های عجیبی دارند؛ مثلا به دخترها می گویند در این مرحله باید خودتان را بگیرید و کمی ناز کنید. آیا واقعا این توصیه درستی است؟ واقعا در دوره نامزدی باید چطور رفتار کرد؟

    نامزدی از اسمش پیداست؛ یعنی نامزدی! نامزدی مرحله ای است برای شکل گیری یک زندگی جدید؛ یعنی قرار است گزینه ای باشی برای ازدواج و ادامه مسیر زندگی تا آخر.
    دوران نامزدی می تواند تنها بخش هیجان انگیزی از رابطه شما با کسی که مطمئنید قرار است همسرتان شود، باشد یا اینکه بیشتر به یک آزمون و خطای ارتباطی که جوابش را از پیش تعیین نکرده اید، تبدیل شود. تصوری که شما از این چند ماه دارید و سوال هایی که در ذهن تان است و به دنبال پاسخ شان می گردید، می تواند تا اندازه ای آینده ای که قرار است به آن وارد شوید را پیش بینی کند؛ پس مراقب خشت اول باشید!
    اگر از همان روزهای نامزدی، اولین خشت این رابطه را کج بگذارید، مقدمات از دست دادن کسی که دوستش دارید یا وارد شدن به رابطه ای که تحمل ماندن در آن را ندارید، فراهم می کنید.



    شرایط رفتن به خانه بخت را ندارید اما می خواهید با به رابطه تان رسمیت دهید؟ پیشنهاد می کنیم اگر نمی توانید پس از 6ماه یا نهایتا یک سال از نامزدشد ن به خانه خود بروید، به جای عجله کردن در رسمیت بخشیدن به این رابطه، برای فراهم کردن مقدمات ازدواج تان تلاش کنید. نامزدی طولانی می تواند به رابطه شما آسیب بزند.



    نامزدی تنها دوره شناخت است نه بخشی از دوران متاهل شدن شما. اجازه ندهید تعهدی که در این دوره ایجاد می شود، بر تفاهم میان شما مقدم شود و حق تصمیم گیری درست و منطقی را از شما بگیرد. چشم های تان را باز کنید. چه تفاوت ها و چه مشابهت هایی دارید؟ این تفاوت ها تا چه اندازه می توانند باعث زیر پا گذاشته شدن خطوط قرمز شما شوند؟ در برابر کدام شان می توانید چشم های تان را ببندید و کدام شان اگر یک عمر در زندگی تان تکرار شوند، می توانند آرامش شما را بگیرند؟ نباید به خاطر ترس از حرف دیگران یا نگرانی در مورد احساسات فرد مقابل تان خود را موظف به نشستن پای سفره عقد بدانید. شاید اگر نامزد بودن تان را فریاد نزنید و آن را تنها به اطلاع آشنایان نزدیک برسانید، برهم زدن این قرارداد در صورت نبود تفاهم برای تان آسان تر باشد.



    حتی اگر صیغه محرمیت میان تان جاری شده، باز هم تا گرفتن جشن عروسی و رفتن به خانه خودتان، فاصله ها را حفظ کنید تا بخاطر درگیر شدن بیش از اندازه احساسات تان چشم های شما بر واقعیت ها بسته نشود. ممکن است به خاطر آغاز کردن رابطه زناشویی در این دوره، احساس کنید که امکانی برای قطع این ارتباط، به هم زدن نامزدی و ازدواج در آینده با فردی دیگر وجود ندارد. از آنجا که قرار نیست نامزدی شما زیاد طول بکشد، به خودتان این مجال را بدهید که بدون وجود عواملی از این دست، با چشم باز یکی از مهم ترین تصمیم های زندگی تان را بگیرید.



    درست است که شما نباید جز حقیقت چیزی را به زبان بیاورید اما می توانید گاهی در مورد برخی حقایق سکوت کنید. اگر رازی در خانواده شما هست که گفتن یا نگفتنش تاثیری روی زندگی نامزد شما و حتی زندگی مشترک تان نمی گذارد، می توانید آن را به زبان نیاورید. تصور نکنید زندگی مشترک یعنی داشتن اطلاعات مشترک در مورد گذشته و احساساتی که سراغ تان می آید. گاهی شکستن این سکوت می تواند کام رابطه شیرین شما را تلخ کند.
    نامزدتان چقدر دوست تان دارد؟ برای داشتن شما حاضر است تا کجا پیش برود و از چه چیزهایی بگذرد؟ شاید چنین سوال هایی که در ذهن اغلب ما چرخ می خورد، خیال راه انداختن چند آزمون عشق را به ذهن شما بیندازد. «اگر من را دوست داری با فلانی قطع رابطه کن!»، «اگر من را دوست داری نباید هیچ محدوده خصوصی داشته باشی و باید رمز عبور حساب های اینترنتی ات را در اختیار من بگذاری و اجازه دهی گوشی ات را وارسی کنم» و...؛ اینها خواسته هایی است که از نظر برخی خانم ها و حتی آقایان، به عنوان آزمونی برای سنجیدن میزان عشق طرف مقابل به آنها، معرفی می شود اما اگر شما هم اهل برگزار کردن چنین آزمون هایی هستید، دست نگه دارید. هرگز به حریم شخصی نامزدتان وارد نشوید و اجازه ندهید او هم حریم شما را زیر پا بگذارد. سعی کنید میزان عشق همسرتان را در وفاداری به قول هایش، احترام گذاشتن به شما و کسانی که دوست شان دارید و تلاشش برای ساختن آینده ای بهتر بسنجید، نه ویران کردن پل های پشت سرش برای جلب رضایت شما.


    درست است که سازگاری بعد از ازدواج، می تواند به نفع شما و رابطه تان تمام شود، اما این سازگاری به معنی زیر پا گذاشتن خودتان و اولویت های تان نیست. هرگز بخشی از خودتان را زیرپا نگذارید که بعدها به خاطر از دست دادنش حسرت بکشید یا اینکه به فرد مقابل تان فشار بیاورید. قرار نیست زندگی بعد از ازدواج شما دقیقا مثل دوران مجردی تان باشد و هیچ محدودیتی به زندگی شما پا نگذارد، اما قرار نیست خودتان هم به فرد دیگری تبدیل شوید که نمی شناسیدش و نمی توانید در قالب او زندگی کنید.

    اینکه آدم ها بعد از تشکیل خانواده تغییر می کنند عجیب نیست. همه ما با قرار گرفتن در موقعیت های تازه اندکی تغییر می کنیم و به خاطر سازگار شدن با شرایط تازه، برخی خواسته های مان را کنار می گذاریم و خواسته های جدیدی را جایگزین آن می کنیم اما اگر با خیال تغییر کردن شریک زندگی تان پس از وارد شدن به خانه مشترک، می خواهید با وجود همه ایرادهایی که از نظر شما دارد پای سفره عقد بنشینید، مطمئن باشید که آینده خوبی در انتظارتان نیست.


    اگر قصد ازدواج با او را دارید، باید بپذیرید که او همین است؛ با همین کاستی ها یا حتی عاداتی که گاهی ناراحت تان می کند. شاید به مرور زمان در برخی زمینه ها تغییر کند، اما این تغییرات حتمی نیستند. باید با این پیش فرض که همسر فردای شما دقیقا همین فردی است که امروز در کنارش راه می روید، برای ادامه دادن این رابطه و به سرانجام رساندنش برنامه ریزی کنید، نه اینکه با رویای ساختن کس دیگری- که ممکن است حتی خود نامزدتان ادعا کند که به او تبدیل می شود- به خانه مشترک تان وارد شوید.

    یکی از بزرگ ترین اشتباهات شما در دوران نامزدی می تواند درست معرفی نکردن خودتان باشد. اغلب افراد تصور می کنند دوران نامزدی یعنی شناخت فرد مقابل؛ اما مهم تر از اینکه شما فرد مقابل تان را بشناسید، این است که درست خودتان را معرفی کنید. شما چه کسی هستید؟ چه باورهایی دارید؟ چه انتظاراتی از آینده دارید؟ می خواهید چطور زندگی کنید؟ اگر شما خودتان را درست به فرد مقابل تان معرفی کنید و او با توجه به همین شناخت دقیقی که از شما به دست آورده حاضر شود در کنارتان بماند، یعنی بخش مهمی از راه را پشت سر گذاشته اید.
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  5. کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34015
    نوشته ها
    32
    تشکـر
    1
    تشکر شده 11 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بی اعتنایی و رفتار نامزد

    اگه شما هم مشکلی براتون پیش بیاد و جلو نامزدتون بدقولی کردین، بهش حق میدین که کلا نامزدی رو به هم بزنه؟

  7. 2 کاربران زیر از zirzamin بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34348
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    8
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عید اول بعد از نامزدی بی اعتنایی و رفتار عجیب مرد

    نقل قول نوشته اصلی توسط صابیر نمایش پست ها
    سلام درسته باید میومد پیش شما اگه رسمم نبود بازم یه مرد باید حتما عید رو پیش خانومش باشه شما حق داری
    ولی خب پیش اومد!!!
    چرا انقدر سختش میکنید ؟؟؟
    ببینید اگه نامزدتون از اون ادمایی نیست که به هر بهونه شمارو ول کنه و پیشتون نیاد درسته حق باشماست
    ولی اگه همیشه برای اومدن پیش شما با کله میومده و الان واقعا درگیر بوده شما نباید انقدر پافشاری و تهدید کنی!!!!
    یکم درکش کن،شاید الان تهدیدات جواب بده ولی بعدا جواب تهدیدات خواهش و التماس نیست جوابش پرخاشگریه!!!
    درکش کن و دعوارو تموم کن ، و جور دیگه بسنجش ببین این بهانه ها زیاد براش پیش میاد یا اینبار واقعا مجبور بود..

    انقدر زندگی سخت نگیرید به شوهرتون احترام بزارید اگر می خواید کاری رو انجام بده با لطافت ازش بخواید نه قلدری و تهدید!
    از دید یه مرد دارم مگم بهتون
    از راهنمتییتون ممنونم اتفاقا خودم ادم آرومی هستم و از به هم زدن پشیمونم.اما در تکمیل حرفم باید اضافه کنم ایشون باید اولویت بندی میکرد.ایشون از بیست و پنج اسفند تعطیل بوده.و میگم اگر الان نمیتونه بفهمه زن و زندگیش مهم تر از رودربایستی با خواهرشه پس فردا تو زندگیمون همه ش میخاد مسایل و مشکلات خانواده ش رو به من و رندگیش ترجیح بده.نامزدم همیشه پنجاه روز یک بار به من سر میزنه.میاد دو سه روز میمونه.
    مساله اینه که ایشون راجع به ماشینش دروغ گفته بود و ماشینی نداشت و من و خانواده م به تازگی فهمیدیم و خیلی ناراحت شدیم.خیلی عذرخواهی کرد گفت جبران میکنه.من جلو خانواده م سنگ روی یخ شدم .ولی جلو خانواده م ایستادم و حمایتش کردم.اقلا سر عید نباید اینکارو میکرد فکر منو نکرد جواب خانواده مو چی بدم.همه ش ازم میپرسن چرا نیومد.منم میپیچونم.دوستش دارم.دلم تنگ شده.ولی خیلی دلگیرم.همه ش کارم شده گریه.

  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34348
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    8
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بی اعتنایی و رفتار نامزد

    نقل قول نوشته اصلی توسط zirzamin نمایش پست ها
    اگه شما هم مشکلی براتون پیش بیاد و جلو نامزدتون بدقولی کردین، بهش حق میدین که کلا نامزدی رو به هم بزنه؟
    نه حرفتون صحیحه و حق نمیدم .خودم داغونم و پشیمون.ولی تو جوابم به جناب صابیر هم نوشتم ایشون ماشین نداشت و به دروغ گفته بود پراید داره.خانواده م خیلی ناراحت شدن من چون دوسش داشتم و چون زنگ زد گریه کرد و گفت میخاسته منو از دست نده و به خاطر این دروغ گفته و چون پسر کاری و پرتلاشیه خلاصه گذشتم و جلو خانواده م و حرفاشون ایستادم و گفتم همینجوری میخوامش.دیگه برا عید اولمون که اینجوری کرد من احساس بی پناهی کردم.احساس کردم من همه ش جلو خانواده م می ایستم اما اون حاضر نشد به خانواده ش بگه نامزدم منتظره و باید برم.احساس بی پشتیبانی کردم.احساس کردم همه ش اون خراب میکنه و من باید درستش کنم.دلم میخواست یه بارم اون از من حمایت کنه جلو خانواده ش.بفهمم چقد براش مهمم.براش تدارک دیده بودم.کلی لباس با نهایت وسواس و سلیقه براش به عنوان عیدی خریده بودم.دلم شکسته.اما از به هم زدن پشیمونم.دلم براش تنگ شده.باید چکار کنم؟

  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19861
    نوشته ها
    529
    تشکـر
    412
    تشکر شده 505 بار در 291 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : عید اول بعد از نامزدی بی اعتنایی و رفتار عجیب مرد

    نقل قول نوشته اصلی توسط baran_2008 نمایش پست ها
    از راهنمتییتون ممنونم اتفاقا خودم ادم آرومی هستم و از به هم زدن پشیمونم.اما در تکمیل حرفم باید اضافه کنم ایشون باید اولویت بندی میکرد.ایشون از بیست و پنج اسفند تعطیل بوده.و میگم اگر الان نمیتونه بفهمه زن و زندگیش مهم تر از رودربایستی با خواهرشه پس فردا تو زندگیمون همه ش میخاد مسایل و مشکلات خانواده ش رو به من و رندگیش ترجیح بده.نامزدم همیشه پنجاه روز یک بار به من سر میزنه.میاد دو سه روز میمونه.
    مساله اینه که ایشون راجع به ماشینش دروغ گفته بود و ماشینی نداشت و من و خانواده م به تازگی فهمیدیم و خیلی ناراحت شدیم.خیلی عذرخواهی کرد گفت جبران میکنه.من جلو خانواده م سنگ روی یخ شدم .ولی جلو خانواده م ایستادم و حمایتش کردم.اقلا سر عید نباید اینکارو میکرد فکر منو نکرد جواب خانواده مو چی بدم.همه ش ازم میپرسن چرا نیومد.منم میپیچونم.دوستش دارم.دلم تنگ شده.ولی خیلی دلگیرم.همه ش کارم شده گریه.
    خب دروغگویی یه مسئله جداست و نمیشه نادیدش گرفت خب اینجارو شما اشتباه کردید نباید پشت دروغگویی همسرتون بایستید!!
    خب این بهش این حق رو میده که در اینده بازم دروغ بگه شما عقدید یا صیغه کردید فقط؟
    به هیچ عنوان راجب کاراش دروغ نگید به خانوادتون شما الان تو مرحله شناختید پس همه مسائل رو به خانوادتون بگید چون شما اگه احساسین عمل کنیدو از دروغ به این بزرگی بگذرید اونا نمیگذرن و این به صلاح شماست..
    مدت نامزدی رو طولانی تر کنید و تمام کاراشو زیر نظر بگیریدو همرو به خانوادتون بگید حتی این مسئله رو که اگه لازم شد خانوادتون باهاشون صحبت کنه این خواهش و التماس همسرتون و ازونور دروغگوییش نشانه اعتماد بنفس پایینشه که اصلا خصلت قابل اعتمادی نیست
    ادمی که اعتماد بنفسش پایینه و طرف مقابلشو بالاتر از خودش میدونه مدام دروغ میگه و کم کم از طرف مقابلش زده میشه!!

    هیچوقت و هیچوقت پشت کار بده کسی درنیاید حتی شوهرتون!اینطوری به کار بدش دامن میزنید..

    دروغگویی غیرقابل تحمله ولی بنظرم این مسئله که میگید بخاطر رودربایستی با خانوادش ممکنه همیشه اونارو به شما ترجیح بده احتماله در این مورد بیشتر بررسی کنیدش فقط بخاطر این عملش حکم صادر نکنید.

    خیلی خیلی مراقب باش برادرانه بهت میگم اول محکش بزن و بفهم دروغگویی براش یه عادته یانه ؟
    دوم ببین اولویت چندم زندگیش هستی
    تا میتونی امتحانش کن
    امضای ایشان
    کسانی که در خود احساس حقارت می کنند
    به دیگران رحم می کنند
    اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند!
    یعنی درد می کشند و می خواهند با دیگران هم دردی کنند.
    کسانی که با دیگران همدردی می کنند به دلیل دردمند بودن خودشان است.

    فریدریش نیچه

  11. کاربران زیر از صابیر بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34420
    نوشته ها
    81
    تشکـر
    15
    تشکر شده 29 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بی اعتنایی و رفتار نامزد

    سلام و درود

    در مورد اینکه بهتون دروغ گفته ،حق با شماست
    ودر مورد اینکه به هم زدید،هم مقصرید و هم حق با شماست.یعنی نصف نصف.

    بذارید یه قانون رو بهتون بگم.دوران نامزدیتون رو دوباره شروع کنید،اصلاً درکل دوران نامزدی برای شناخت بهتره.
    یه قانون هست که میگه: همه یه فرصت جبران دارند، این فرصت رو از کسی نگیرید.
    و طبیعت هم یه قانون داره اینکه: اتفاقی که بار اول بیفته،بار دوم هم احتمالش هست بیفته، و اگر بار دوم افتاد، بدون شک بار سوم هم اتفاق می افته.
    منظورم از بیان قانون دوم اینه که ،این بار رو گذشت بفرمایید، هر کسی یه اشتباهی میکنه،انسان جایزالخطاست..اگر چه بخاطر دروغش احتمالش کمه،ولی بهش حق بدید...بهر حال اینبار رو شما گذشت کنید.بهش فشار نیارید.زندگی مشترک یعنی همین.
    ولی اگه بار دوم باز همچین مسأله ای پیش بیاد،بدون شک طبق قانون طبیعت بار سوم هم اتفاق خواهد افتاد.اون لحظه است که کسی شمارو بابت تحمل کارهای اشتباه نامزدتون سرزنشتون نمیکنه.

    ولی در رابطه با دروغ هم این قانون رو یادآور بشم که:
    به کسایی که بهشون نزدیکی ، ازاینا {دروغ گفتن} پیش میاد...
    بخاطر اینکه ناراحتیشو باشما درمیون نذاره که شماهم ناراحت بشید ،واسه همین احتمالاً دروغ گفته.
    پس درهرصورت،پیشنهاد من اینه که گذشت کنید و اینبارو کوتاه بیایید.نباید به خاطر یک اشتباه ، طرف رو سنجید.

    مارو از دعای خیرتون بی نصیب نکنید
    موفق و خوشبخت باشید.
    به درود

  13. کاربران زیر از peyman5 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34348
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    8
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عید اول بعد از نامزدی بی اعتنایی و رفتار عجیب مرد

    نقل قول نوشته اصلی توسط صابیر نمایش پست ها
    خب دروغگویی یه مسئله جداست و نمیشه نادیدش گرفت خب اینجارو شما اشتباه کردید نباید پشت دروغگویی همسرتون بایستید!!
    خب این بهش این حق رو میده که در اینده بازم دروغ بگه شما عقدید یا صیغه کردید فقط؟
    به هیچ عنوان راجب کاراش دروغ نگید به خانوادتون شما الان تو مرحله شناختید پس همه مسائل رو به خانوادتون بگید چون شما اگه احساسین عمل کنیدو از دروغ به این بزرگی بگذرید اونا نمیگذرن و این به صلاح شماست..
    مدت نامزدی رو طولانی تر کنید و تمام کاراشو زیر نظر بگیریدو همرو به خانوادتون بگید حتی این مسئله رو که اگه لازم شد خانوادتون باهاشون صحبت کنه این خواهش و التماس همسرتون و ازونور دروغگوییش نشانه اعتماد بنفس پایینشه که اصلا خصلت قابل اعتمادی نیست
    ادمی که اعتماد بنفسش پایینه و طرف مقابلشو بالاتر از خودش میدونه مدام دروغ میگه و کم کم از طرف مقابلش زده میشه!!

    هیچوقت و هیچوقت پشت کار بده کسی درنیاید حتی شوهرتون!اینطوری به کار بدش دامن میزنید..

    دروغگویی غیرقابل تحمله ولی بنظرم این مسئله که میگید بخاطر رودربایستی با خانوادش ممکنه همیشه اونارو به شما ترجیح بده احتماله در این مورد بیشتر بررسی کنیدش فقط بخاطر این عملش حکم صادر نکنید.

    خیلی خیلی مراقب باش برادرانه بهت میگم اول محکش بزن و بفهم دروغگویی براش یه عادته یانه ؟
    دوم ببین اولویت چندم زندگیش هستی
    تا میتونی امتحانش کن
    ما نامزد هستیم عقد نیستیم محرم هم نیستیم.چون خانواده من با عقد و محرمیت مخالفن.اونا اصرار به عقد داشتن چون مذهبی هستن ولی خانواده م قبول نکردن.من از دروغش حمایت نکردم به خانواده مم گفتم.ولی نتونستم ازش جدا شم.خانواده م گفتن جدا شو.من اما گفتم میبخشمش.چون ایشون هم به خاطر من یه سری گذشت ها کرده بودن.مثلا من گفته بودم بعد عروسی میرم شهر ایشون ولی با توجه به بی ملاحظگی خانواده ش که نمونه ش همین مشکل تاپیک هست که مطرح کردم،به این نتیجه رسیدم که شهر من زندگی کنیم چون خانواده من این مدلی نیستن.و با وجود اینکه زیر حرف اولم زده بودم ایشون قبول کرد بیاد شهر من زندگی کنه.نمیدونم گذشتم از این موضوع درست بوده یا نه.مثلا ایشون کارمنده وضعیت مالی مناسبی نداره اما وقتی دید به خاطر انگشتر نشونم ناراحتم وقتی پول دستش اومد منو برد برام چیزی رو که میخاستم خرید.و حس کردم وقتی داشت میرفت پولی براش نمونده بود اما به روی خودش نیاورد.من خیلی دوستش دارم.اونم خیلی دوستم داره ولی موندم با این رفتاراش چه کنم.الان قول داده ماشین بخره به نام من بزنه برای جبران دروغش و تمام شروط ضمن عقد و هم بهم بده ه اعتماد خانواده م جلب شه.نمیدونم آیا باید به خاطر دروغش ترکش میکردم.ولی من بهش علاقه دارم.احساس میکنم چون یک سال از من کوچکتره تو تصمیم گیری ناپخته عمل میکنه.رفتارهای بچگانه داره.

  15. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19861
    نوشته ها
    529
    تشکـر
    412
    تشکر شده 505 بار در 291 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : عید اول بعد از نامزدی بی اعتنایی و رفتار عجیب مرد

    نقل قول نوشته اصلی توسط baran_2008 نمایش پست ها
    ما نامزد هستیم عقد نیستیم محرم هم نیستیم.چون خانواده من با عقد و محرمیت مخالفن.اونا اصرار به عقد داشتن چون مذهبی هستن ولی خانواده م قبول نکردن.من از دروغش حمایت نکردم به خانواده مم گفتم.ولی نتونستم ازش جدا شم.خانواده م گفتن جدا شو.من اما گفتم میبخشمش.چون ایشون هم به خاطر من یه سری گذشت ها کرده بودن.مثلا من گفته بودم بعد عروسی میرم شهر ایشون ولی با توجه به بی ملاحظگی خانواده ش که نمونه ش همین مشکل تاپیک هست که مطرح کردم،به این نتیجه رسیدم که شهر من زندگی کنیم چون خانواده من این مدلی نیستن.و با وجود اینکه زیر حرف اولم زده بودم ایشون قبول کرد بیاد شهر من زندگی کنه.نمیدونم گذشتم از این موضوع درست بوده یا نه.مثلا ایشون کارمنده وضعیت مالی مناسبی نداره اما وقتی دید به خاطر انگشتر نشونم ناراحتم وقتی پول دستش اومد منو برد برام چیزی رو که میخاستم خرید.و حس کردم وقتی داشت میرفت پولی براش نمونده بود اما به روی خودش نیاورد.من خیلی دوستش دارم.اونم خیلی دوستم داره ولی موندم با این رفتاراش چه کنم.الان قول داده ماشین بخره به نام من بزنه برای جبران دروغش و تمام شروط ضمن عقد و هم بهم بده ه اعتماد خانواده م جلب شه.نمیدونم آیا باید به خاطر دروغش ترکش میکردم.ولی من بهش علاقه دارم.احساس میکنم چون یک سال از من کوچکتره تو تصمیم گیری ناپخته عمل میکنه.رفتارهای بچگانه داره.
    خب شما درواقع هیچ نسبتی باهم ندارید و الان خاستگارتون محسوب میشن فقط همین من فکر کردم نامزدید یا عقد که انقدر توقع دارید ایشون همه برنامه هاشو برای بودن با شما بهم بزنه...
    اینطوری با این فاصله دورو 30 روز یکبار سرزدن شما نمیتونید ایشون بشناسید باید شناختتون وسیعتر کنید و یچیزه دیگه اینکه میدونم علاقه مند شدن دست خود ادم نیست ولی الان وقت عاشقی نیست وقته شناخته
    به پدر یا مادرتون بگید باهاش جدی صحبت کنن و بگن دروغ دیگه ای تحمل نمیکنن و تا زمانی که ایشون بشون ثابت نشه اجازه عقد به شما نمیدن،اولویت بندی زندگیش رو هم الان شما نمیتونی تشخیص بدی چون عملا هیچ نسبتی باهاش نداری پس توقعی نمیره خانوادش رو واسه شما نتادیده بگیره.
    امضای ایشان
    کسانی که در خود احساس حقارت می کنند
    به دیگران رحم می کنند
    اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند!
    یعنی درد می کشند و می خواهند با دیگران هم دردی کنند.
    کسانی که با دیگران همدردی می کنند به دلیل دردمند بودن خودشان است.

    فریدریش نیچه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. کلید طلایی موفقیت: راه هایی برای افزایش اعتمادبه‌نفس
    توسط aydan7 در انجمن رویکـردها و درمان های روانشناسی
    پاسخ: 19
    آخرين نوشته: 06-20-2016, 08:33 PM
  2. کم شنوایی و ضعف اعتماد به نفس
    توسط hhh2000 در انجمن اختلالات شناختی - عصبی
    پاسخ: 28
    آخرين نوشته: 05-29-2016, 09:25 PM
  3. ترس از تنهایی و عدم اعتماد به نفس
    توسط سارا6412 در انجمن سایر
    پاسخ: 9
    آخرين نوشته: 12-01-2014, 10:17 PM
  4. تنهایی و کم بود اعتماد به نفس
    توسط neco در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: 08-21-2014, 11:52 PM
  5. بی اعتنایی همسر
    توسط سهم من در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 12-15-2013, 11:06 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد